فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

فافایی

آفتاب

سلام عزیزم. دیروز دوتایی رفته بودیم تو تراس تا شما بازی کنی و کمی آفتاب بگیری. من هم چندتا عکس گرفتم که الان میذارمشون.             ...
23 اسفند 1391

18 ماهگی

عزیز مامان 18 ماهگیت مبارک رفتم کنار دریا رو ساحل و ماسه ها   یک لاک پشت دیدم رو لاکش دست کشیدم   لاک پشته خیلی ترسید فوری تو لاکش خزید رفت زیر اون لاک تنگ شد مثل  یک تکّه سنگ ...
10 اسفند 1391

افتادن تلویزیون

سلام به دختر عزیزم بالاخره بعد کلی دردسر واسه اسباب کشی اومدیم خونه جدید. خونه ی خوبیه.توی یه محله ی قدیمی.به شما که خیلی خوش میگذره چون یه تراس بزرگ داره و براحتی میتونی توش بازی کنی. دو سه روز از اومدنمون به خونه ی جدید نگذشته بود که یه اتفاق بد افتاد دختر عزیزم که شما باشی تلویزیونو بغل میکنی و در یه چشم بر هم زدن میندازیش رو خودت. پرس شده بودی.مثل فیلم کارتونیها. من و بابا هم تا جایی که تونستیم سریع رسوندیمت به یه درمانگاه که گفتن باید ببریدش بیمارستان.شما هم که یکسره گریه میکردی و فقط وقتی شیر میخوردی آروم بودی.من که وحشت کرده بودم.خلاصه از سرت و بینیت عکس گرفتن گفتن مشکلی...
9 اسفند 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فافایی می باشد