آفتاب
سلام عزیزم. دیروز دوتایی رفته بودیم تو تراس تا شما بازی کنی و کمی آفتاب بگیری. من هم چندتا عکس گرفتم که الان میذارمشون. ...
18 ماهگی
عزیز مامان 18 ماهگیت مبارک رفتم کنار دریا رو ساحل و ماسه ها یک لاک پشت دیدم رو لاکش دست کشیدم لاک پشته خیلی ترسید فوری تو لاکش خزید رفت زیر اون لاک تنگ شد مثل یک تکّه سنگ ...
افتادن تلویزیون
سلام به دختر عزیزم بالاخره بعد کلی دردسر واسه اسباب کشی اومدیم خونه جدید. خونه ی خوبیه.توی یه محله ی قدیمی.به شما که خیلی خوش میگذره چون یه تراس بزرگ داره و براحتی میتونی توش بازی کنی. دو سه روز از اومدنمون به خونه ی جدید نگذشته بود که یه اتفاق بد افتاد دختر عزیزم که شما باشی تلویزیونو بغل میکنی و در یه چشم بر هم زدن میندازیش رو خودت. پرس شده بودی.مثل فیلم کارتونیها. من و بابا هم تا جایی که تونستیم سریع رسوندیمت به یه درمانگاه که گفتن باید ببریدش بیمارستان.شما هم که یکسره گریه میکردی و فقط وقتی شیر میخوردی آروم بودی.من که وحشت کرده بودم.خلاصه از سرت و بینیت عکس گرفتن گفتن مشکلی...